ضرورت تامل و طرح پرسشهای فلسفی
فیلسوفان اقدم یونانی در جهان پیرامون خویش دگرگونی مشاهده میکردند – چرخه فصلها، زایش و رشد و مرگ موجودات زنده، بخار شدن آب به هنگام گرما و به جای اول بازگشتن آن از هوا – و به این پرسش برانگیخته میشدند که چگونه باید درباره این تغییرات سخن بگویند و سبب این امور را چطور بیان کنند. در اساطیر دیرین به همین بسنده میشد که بگویند اراده متلون و بلهوسانه برخی موجودات شبیه به انسان و نامقید به قوانین عام طبیعت در این کار دخالت دارد. (یعنی ایزدان اساطیری)
فیلسوفان از زمان سقراط به بعد، پرسشهایی طرح کردهاند از قبیل اینکه "راستی چیست؟" یا "زیبایی چیست؟" یا "عدالت چیست؟" و ظاهراً همیشه بر پایه این فرض که هر یک از این الفاظ نماینده چیزی است: یعنی چیزی شاید نادیدنی و مجرد، ولی به هر حال دارای وجودی متعلق به خودش و مستقل از اینکه لفظ چگونه به کار برود. گویی فلاسفه میخواستند به پشت مساله یا به پشت زبان نفوذ کنند و به حقیقتی غیرزبانی برسند که در پس الفاظ ایستاده است.
یکی از سوالهای بنیادی، و شاید بنیادیترین سوال در فلسفه زبان این است که: "زبان چگونه با واقعیت مرتبط میشود؟"
این سوال در پرسش بزرگترین جذب میشود دایر به اینکه: "چه چیزی در آدمیان به ایشان امکان میدهد که چنین اصواتی به زبان بیاورند و چنین نشانههایی بنگارند که دارای اینچنین پیامدهای خیره کنندهای باشد؟ یکی از این پیامدها این است که انسانها با واقعیت رابطه برقرار کنند" سوال بنیادی در این مکتب، این است که: "چگونه ما از صداهایی که از دهانمان بیرون میآید، یا از نشانههایی که روی کاغذ رسم میکنیم، میرسیم به همه آن خاصیتهای معناشناختی که به آنها نسبت میدهیم؟"
بیش از چهار قرن پیش "دکارت سوالی اساسی در فلسفه مطرح کرد و پرسید: "معرفت یا شناخت چیست؟ و چگونه امکان پذیر میشود؟"
در حدوداً چهارصد سال گذشته از دکارت تا به حال، سوال محوری همین است. بناچار به پرسش بنیادیتری میرسیم عبارت از اینکه: "ذهن ما جهان را اساساً چگونه تصور میکند یا مینمایاند؟" این سوال که "معنا چیست؟" بر این سوال که "معرفت چیست؟" تقدم پیدا کرده است.
معنای معنا چیست؟
پاسخ هایدگر: هایدگر نوشت که ما در قلمرو بحث منطقی این پرسش را مطرح نمیکنیم اما بیرون این قلمرو نکته به صورت جدی مطرح میشود. ما باید پیش از پرداختن به معنای هر هستندهای گونهای درک قبلی با پیشا تجربی از معنا در سر داشته باشیم. او بعدها نکته را به صورت درک پیشینیها از هستی در "هستی و زمان" مطرح کرد.
پرسش اینکه چیز چیست؟
معنای هستی چیست؟
هستی چیست؟
زمان چیست؟ و چه درکی میتوان از آن داشت؟
چیست چیست؟
واقعیت یا حقیقت؟
چیستی هستی و هستی چیستی؟
چگونه ما با واقعیت رابطه برقرار میکنیم؟
ماهیت معنا چیست؟
چه چیز را میتوانم به نحو استوار و وثیق بدانم؟ (کانت)
چه چیز به حال من خوب است که بدانم؟ (نیچه)
رابطه زبان با جهان چیست؟ و اساساً رفتار لفظی چگونه رفتاری است؟
بسیاری از حکمای اخلاق، علم اخلاق را با این پرسش شروع میکنند که "چه چیز برای من تکلیف است؟" یا "تکلیف اخلاقی من چیست؟"
ولی ارسطو از سوال کلیتری شروع میکند و میپرسد: "برای انسان خوب زندگی کردن یعنی چه؟"
این سوال به او امکان میدهد به تحقیق در زمینههایی بپردازد که ما معمولاً در جنب سایر شوون زندگی بشر و به مناسبت آن شوون ارتباطی بین آنها و حوزه اخلاق میبینیم، از قبیل تعهد فکری، محبت به اشخاص، دوستی و غیره. البته ارسطو سوالات ظریفی درباره روابط متقابل این زمینهها با همدیگر مطرح میکند تا ببیند چگونه میشود با این عناصر زندگی خوبی بنا کرد.
همه چیز مانند چیزی است؟ خود این چیز مانند چیست؟ "یی – ام – فارستر"
چرا و چگونه به مرگ میرسیم؟ امیدواریم، بدانیم که چرا و چگونه در حال رسیدن به مرگ هستیم.
غایات زندگی چیست؟
معنای زندگی چیست؟
آیا برای همه چیزها غایت و مقصودی هست؟
منشاء عقل و اندیشه از کجاست؟
آیا باید در پی خوشبختی باشیم، یا به پیشبرد برابری اجتماعی یا عدالت یا عبارت یا معرفت کمک کنیم، ولو این امور به خوشبختی منتهی نشود؟
همه ما خواستار رفتن به بهشت هستیم ولی هیچکدام نمیخواهیم از مرگ عبور کنیم.
هدف خلقت بشر و موجودات چیست؟
علم چیست؟ علم، به عقیده افلاطون، عبارت از دانایی حقیقی و معرفت خالص است و انسان این دانایی را فقط موقعی بدست میآورد که بتواند دانسته خود را با دلیل و برهان عقلی ثابت کند و اگر از عهده این امر برنیاید باز ممکن است با قویترین ایمانها به صحت آن چیزی که "میداند" اعتقاد داشته باشد. حتی ممکن است دانستهاش به حقیقت صحیح باشد ولی چون اطمیناناش در این باره متکی به برهان معقول نیست پس دانشی که در خور این نام باشد ندارد و بنابراین فیلسوف هم نیست.
ذهن چیست؟ پدیده های آن کدام است؟
ماهیت ذهن چیست؟ چه چیزی نهاد ذهن را تشکیل میدهد؟ آیا شعور، مبنای ماهوی ذهن است؟ آیا خودآگاهی بیانی از ماهیت آن است؟ در اینصورت ناخودآگاهی چه حکمی دارد؟ آیا ذهن، محصور در آگاهی است؟ آیا ذهن، حقیقتی است که آگاهی جزیی از آن است؟ ماهیت ذهن و عین چیست؟ ساختار ذهن چیست؟
برای پاسخ به پرسشها میتوان گفت؛ وقتی پرسش قبلی مطرح باشد، دیگر حتی تفکیک پرسش و پاسخ هم مورد ندارد بلکه پرسش عین پاسخ است.
ابتدا از خودمان میپرسیم: "چه نوع سوالاتی جواب دارند؟"
- سوالات تجربی: یعنی سوالات مربوط به اینکه در دنیا چه چیز هست، یا سوال از آن قسم اموری که مشاهده عادی یا علم با آن سر و کار دارد. سوالاتی درباره جهان، چون انسان دائماً میخواهد از محیطش سر در بیاورد و بر آن مسلط شود.
- سوالات صوری: یعنی آنگونه سوالاتی که ریاضیدانان یا منطق دانان طرح میکنند. در آنجا شما بعضی تعریفها و بعضی قواعد درباره استنتاج قضایا از قضایای دیگر و قواعد انتاج را میپذیرد که به شما امکان میدهد از مقدمات به نتیجه برسید. این قبیل سوالات به ما هیچ اطلاعاتی درباره جهان نمیدهد.
بین این دو دسته بزرگ از سوالات، باز سوالات دیگری وجود دارد که نمیشود به آنها به هیچ یک از این دو طریق جواب داد. بسیاری از اینگونه سوالات وجود دارد از جمله سوالات فلسفی.
در پرسشهای فلسفی نمیدانید از چه راهی در پی جواب بروید. فلسفه از جایی شروع میشود که سوال مزاحم و سمجی داشته باشید بدون درک روشنی از اینکه چگونه به جستجوی جواب بروید.
به چالش کشیدن پیش فرضها نوعی فعالیت فلسفی است. اما معمولاً حتی با استعدادترین دانشمندان آنقدر غرق در فعالیتهایشان هستند که نمیتوانند فاصله بگیرند و فرضهایی را که کارها و اعتقاداتشان بر آنها پی ریزی شده، بررسی کنند.
فلسفه میتواند در پی روشن کردن هر مفهوم یا تحلیل هر فعالیتی باشد. مقصود ویتگنشتاین هم همین بود که اصرار داشت فلسفه فعالیت است، نه مجموعهای از نظریهها و تعالیم.
چالشها و نگرشها:
چه میکنیم؟
به کجا میرویم؟
چه باید کرد؟
از کجا شروع میکنیم؟
اندیشه، عشق یا اراده؟
واکنش قلعه نویی به «مرد دو هزار چهره»؛ لذت بردم اما ...
خودکشی (2) (ویژگیها، عوامل هشدار دهنده و خطرآفرین)
خودکشی (1) (اصطلاحات، افسانهها و واقعیتها)
زنگ جالب موبایل در آبادان و خرمشهر!
با بهرام رادان از ماجراجوییها، دیوانگیها و آرزوهای عجیب و غریبش!
پیش بینی آینده زناشویی با ریاضیات !
نشانی 90سایت مستهجن منهدم شده
انتخاب گرانترین بازیگر هالیوود: بازهم آنجلینا در صدر! (+عکس)
حذف مجسمه مستهجن «باران عشق» از آنتالیا!
یک مرده در امریکا به عنوان شهردار انتخاب شد!!
توقیف آهنگ خواننده زن بخاطر واژه بوسه!! (+عکس)
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 289
کل بازدید :786766
در مورد خودم زیاد مهم نیست
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
آموزش.ترفند.مطالب جالب.جوک
تاسیسات ( فنی و مهندسی )
هرچی دلت می خواد بیاتو
تجارت الکترونیک
نیازمندی ها
اماکن دیدنی و تاریخی تهران
زندگینامه پیامبران و امامان
مقالات ورزشی
زندگینامه مشاهیر ایران
زندگینامه مشاهیر جهان
مقالات در مورد کامپیوتر و فناوری اطلاعات
گیاهان و میوه جات
مقالات جانوران
اماکن دیدنی و تاریخی جهان
مقالات تاریخی
مقالات دینی و اخلاقی
شهرها و کشورها
اختراعات و اکتشافات
پزشکی و سلامت
مقالات پیرامون زندگی و اجتماع
فیلم - موسیقی - نقاشی
داستان
مقالات علمی و پژوهشی
آشپزی
عکس
دانلود فیلم - موسیقی و نرم افزار
معرفی و دانلود کتاب
فنی و مهندسی
بهار 1387